اصلی ‌ترین مشکل طرح فولاد را می ‌توان به عدم توازن حاکم در زنجیره تولید و تامین آن نسبت داد که این زنجیره به ترتیب از سنگ‌ آهن شروع می‌ شود و بعد از آن به کنسانتره، گندله، آهن اسفنجی و بیلت و سایر محصولات فولادی ختم می‌ شود. با توجه به طرح توازن یا طرح جامع فولاد که بهمن سال ۹۳ رونمایی شد و بر اساس آن مقرر شد در سال ۱۴۰۴ ظرفیت تولید فولاد خام به ۵۵ میلیون تن برسد، در حال‌ حاضر و با توجه به طرح‌ های در جریان می ‌توان گفت، نیل به این ظرفیت محتمل و امکان ‌پذیر خواهد بود، اما در صورت حصول به چنین ظرفیتی تامین سنگ‌ آهن، کنسانتره و گندله که جوابگوی ظرفیت مورد نیاز باشد با چالش ‌هایی رو به‌ رو است، چرا که در سال گذشته مشکلات تامین مواد اولیه پر رنگ‌ تر و در سال‌‌جاری با بهبود وضع کم‌ رنگ‌ تر شده ولی کماکان مشکل تامین مواد اولیه و در واقع عدم توازن در زنجیره وجود دارد.
این در حالی است که بخش‌خصوصی که در وسط و انتهای زنجیره تولید قرار دارد برای تامین مواد اولیه خود محتاج واحد های تامین‌ کننده مواد اولیه که قسمت اول زنجیره تولید محسوب می ‌شوند، هستند که غالب این واحد ها وابسته به دولت یا اصطلاحا خصوصی و دولتی هستند که با این شرایط گاهی اوقات قیمت عرضه‌ شده با قیمت فروش محصول نهایی هیچ‌ گونه توجیه یا صرفه اقتصادی برای تولید کننده ندارد. از سویی نظام قیمت‌ گذاری فولاد نیازمند اصلاح اساسی است.در این‌ خصوص این نکته را باید مد نظر قرار داد که بر مبنای ظرفیت اسمی فولاد خام ۵۵ میلیون تن با کمبود ۹ درصد کنسانتره سنگ‌ آهن، ۲ درصد گندله و ۸ درصد آهن اسفنجی مواجه خواهیم بود.با شرایط فوق قیمت میلگرد آجدار، قیمت تیرآهن، قیمت ورق گرم و سرد و... نیز تحت تاثیر قرار دهد.